به رسم همیشگی سلام!
پدرم یادم داده که همیشه و همه‌جا اول سلام کنم.
 البته پدرم تربیت شده‌ی آیت الله کوهستانی است. این را همان اوایل کودکی‌ام از سلام کردنش فهمیدم. چون در روستای پدرم اغلب قبل از سلام چند جمله‌ای​ احوال پرسی می‌کنند و چند سوال رد و بدل می‌کنند و بعد یادشان می‌افتد که باید سلام کنند! بگذریم...(دلم نمی‌آید این را نگویم. پدرم همیشه می‌گوید حتی اگر کسی زنگ زد و شماره‌اش را می‌شناختی به جای الو گفتن سلام کن! من هم همیشه در ذهنم می‌گذشت که الو همان سلام است البته به زبان فرنگی. اما حالا می‌فهمم که سلام جنسش توفیر دارد با همه‌ی های و هِی و الو و هلو گفتن‌های فرنگی‌ها! استادمان می‌گفت این فرنگی‌ها فرهنگ ندارند! های و هلو و هِی همه‌اش اسم صوت است و اصلا معنا ندارد. صد رحمت به اسلام که سلامش برای سلام کننده و پاسخ دهنده خیر و برکت دارد و سلامتی. بگذریم؟)

نه! نمی‌گذریم! برای امروز من کافی است. تا فردا و پس فردا خدا کریم است. بقیه صحبت‌ها باشد برای یکی از فرداها...!
یا حق